در بین طلاب خواهر بافقی تبیین شد:
جایگاه زن طلبه
نشست اخلاق با محوریت جایگاه زن طلبه با حضور حجت الاسلام و المسلمین همتیان در بین طلاب مدرسه علمیه الزهرا(س) بافق برگزار شد.
در این نشست حجت الاسلام و المسلمین همتیان با اشاره به آیه یا ایها الذین اتقوا لله و کونو مع الصادقین گفت: ایمان بالاتر از اسلام و تقوا بالاتر از اسلام و یقین بالاتر از تقواست شما که از اسلام به ایمان رسیدید تقوا کنید و در راه با تقوا شدن با صادقین باشید.
وی افزود: صادقین چه کسانی هستند؟ پیامبر فرمودند حضرت علی علیه السلام و نه فرزندانشان تا آقا امام زمان(عج) صادقین هستند؛ تقوا یعنی انسان بداند در مسیر او دام هایی وجود دارد که اگر غافل شد قطعا از این چاله ها آسیب می بیند باید دقت کند .
این استاد اخلاق اظهار کرد: سوالی که مسلما در دغدغه همه ما است این است که چه بکنیم امام زمان(عج) از دست ما راضی باشد؟ از کجا بفهمیم امام زمان ما را دوست دارد؟ این دعای بسیار نورانی که خدایا منت بگذار بر من این عزیز، ما را دوست داشته باشد؛ اگر حضرت برای ما دعا کند، امام زمان مستجب الدعوه است، خدایا اگر از من راضی باشد سعادت دنیا و آخرت من تامین است. امام صادق(ع) می فرمایند؟ وقتی ما صادق، علیم، فهیم و عاقل باشیم ما را دوست می دارد. امام صادق(ع) طلبه ای را دوست دارد که خودش و دیگران را بسازد و آن خانم عزیزی که خودش تحصیل کرده، دست دیگران را هم گرفته و در مسیر الهی دعوت کند.
حجت الاسلام و المسلمین همتیان گفت: پسر جندب می گوید: من دعا می کنم و خیر می خواهم برای طلبه هایی که چراغ باشند و منار باشند. منار در بیابان روی بلندی ها آتش روشن می کردند می گفتند منار
من دعا می کنم با کسانی که مردم را به سوی ما و اهل بیت می خواند، دین مردم زمانی خراب می شود که از اهل بیت جدا شود. استاد رفیعی کتابی نوشته که کسانی که بگویند: پروردگار ما خداست و استقامت کنند، ملائکه برآنها نازل می شود اگر صحیفه نبود و مردم را جدانکرده بودند، چگونه می شود نورانی شد؟ قرآن می گوید با منابع نور باشید باید با ائمه باشید.کسی که با زهرای مرضیه باشد زهرا نمی شود ولی زهرایی می شود.
وی افزود: حضرت خدیجه در بستر مرگ بود به پیامبر گفت سه تا سفارش دارم، اول اینکه در مدتی که با شما بودم اگر خطایی دیدید حلال کنید پیامبر فرمودند تو بهترین بانو بودی، دوم اینکه تنها دختر من زهرای عزیزم را هوایش را داشته باشید و سومین درخواستم این است که پیامبر گفت خدیجه جان تو وصیتی داشتی، گفت نمی توانم بگویم به دخترم می گویم با شما بگوید. و آن این بود که فاطمه جان به پدرت بگو عبایی که هنگام نزول وحی روی دوشت می انداختی را کفن من کند. پیغمبر فرمودند چشم… این عبا رو چه چیزی عزیز کرد چون در بدن مبارک و آبرومند کسی بود که رنگ و بوی آن بدن گرفت. اگر با فاطمه زهرا باشید نورانی می شوید چادر یک پارچه است اما شما انسان هستید عقل دارید و ایمان دارید .