تبیین اخلاق و عقل در باب تزکیه نفس در جمع طلاب خواهر بافقی

نشست اخلاق با محوریت تزکیه نفس از باب اخلاق و عقل با حضورحجت الاسلام کارگران در جمع طلاب و اساتید برگزار شد.

در این نشست حجت الاسلام کارگران گفت: پیشرفت آدمی بواسطه عقل و اخلاق است و این زمانی میسر است که انسان جهات اربعه خود را بشناسد و آن موقع است که تازه متوجه می شود انسان محدود به جماد نیست و از آنجایی که حدود اربعه انسان جماد نیست پس انسان قابلیت دارد که اخلاق داشته باشد و چون جسم انسان محمل روح است باعث می شود انسان، انسان شود.

وی در مبحث معاد جسمانی ومعاد روحانی افزود: وقتی روح به جسم عارض شد این دو معاد را دارد، و نمی توان گفت که انسان وقتی مُرد دیگر هیچ اثری ندارد بنابراین مرگ برای انسانی که حدود اربعه دارد مرگ حقیقی نیست! چون حدود اربعه باعث می شود انسان همیشگی باشد، و در روز قیامت انسان همه حدود اربعه(قلب، جسم، روح، عقل) را دارد وگرنه قابلیت درک پاداش و جزا را نداشت!

این استاد اخلاق در مصداق مثال گفت: انسان وقتی وضو می گیرد نوعی معاد است که باید جسم را طهارت کند! وضو گرفتن معاد جسمانی است و نمازی که بایستی پرواز کند وقتی پرواز کرد، انسان را پرواز می دهد، خود نماز بالقوه است وقتی به قعلیت رسید می شود معاد روحانی!  نماز برای پرواز انسان است وجهات اربعه این خاصیت را ایجاد می کند که انسان آسمانی باشد و ذات انسان این است که رشد کند و با نماز به پرواز در آید! و چه خوب است انسان یک عمر قدر جهات اربعه خود را بداند!

حجت الاسلام کارگران اظهار کرد: اگر انسان بخواهد جسمش معاد روحانی داشته باشد باید با اخلاق باشد و به گفته پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله):« عملی که در آن اخلاق نیست نور ندارد»! انسان وقتی عملی انجام می دهد برای نورش است تا برای معاد جسمانی و روحانی استفاده کند، به دنبال نور است تا ظلمت قیامت را روشن کند و این نور چیزی نیست جز اخلاق! که خود اعمال انسان را رشد می دهد! مثلاً اگر خدمت به والدین از باب اخلاق نباشد نور ندارد! انسان اگر نخواهد با اخلاق زندگی کند در معاد جسمانی و روحانی می ماند و اگر از هر کدام باز ماند دیگری بی اثر خواهد ماند اگر توجه به معاد جسمانی نباشد دنبال خوردن است و اگر اخلاق نداشته باشد فقط برای رسیدن به جسمش تلاش می کند.

وی با بیان روایتی از امیرالمومنین حضرت علی(ع) با این مضمون گفت:«بی نیازترین انسان ها در خانه قناعت ساکن هستند!» انسان وقتی تزکیه شد دنبال قناعت می رود حال این قناعت می تواند در هر زمینه ای از جمله خنده، گریه، رفتار و … باشد. در این رابطه اگر برای خدا کار کنیم خداوند معاد جسمانی و روحانی را در همین دنیا به انسان عنایت می کند! و این در تاریخ انبیاء از جمله حضرت نوح(ع) دیده شده که وقتی به خدا گفت: فرزندم؟! خدا فرمود:« لیس من أهلک» کسی که در رفتار و اخلاق و … معاد جسمانی و روحانی را حاکم بداند از این اهل است و مورد نظر خدا…