مهدیا!
ما منتظریم که با آمدنت عصاره محبت در شریانهای هستی جاری شود و همه آهنگ خدا خدا
زمزمه کنند و نغمه های بنفسی انت به شکوفه بنشیند
با نامت در کوچه باغ خلوت قلبمان به انتظار آمدنت ضیافتی داریم
میزی که بر آن جامی از دعای ندبه است و ساغری از دعای فرج
و اقاقیها تو را صدا میزنند تا شاید با رایحه دعا فجر ظهورت بدمد
طلوع کن تا شبهای بچه گانه یتیمیمان را با دستهای ملکوتی ات به مهتاب و مصابیح آسمان
بیاراییم و غروب بی رنگیها را از پای برهنه و ترک خورده کویر با نگاه محضری عشقت برگیریم
و شب تیره تاریخ را به میعادگاه کعبه حضور دل پیوند زنیم
سلام آسمانیان و سپیده دلان بر میلادت که فردا از آن تو و یارانت خواهد بود