عطر انتظار
گرچه خسته ام گرچه دل شکسته ام باز هم گشوده ام دری به روی انتظار ،تا بگویمت هنوز هم به آن صدای آشنا امید بسته ام .
ای تو صاحب زمان ؛ای تو صاحب زمین ؛دل جدا زیاد تو ،آشیانه ای خراب و بی صفاست .یاد سبز و روح بخش تو ،یاد لطف بی نهایت خداست ،کوچه باغ سینه ام ای گل محمدی به عطر نامت آشناست .آن که دربی تو نیست کیست؟آن که بی بهانه تو زنده است در کجاست ؟
ای کرامت وجود ،باد غربتی که می وزد به کوچه های بی تو ،بوی مرگ می دهد بوی خستگی ،فرسودگی ،کوچه ها در انتظار یک نسیم روح بخش ،یک بیام آشنا و دل نواز سینه را گشوده اند .کوچه های ما همیشه عاشق تو بوده اند .
سینه ام آشنا ی نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سینه ام ناله های مرغ خسته ای به گوش می رسد بال های زخمی ام نیاز مند مرهم است .
صبح گاه جمعه ها آفتاب یاد تو زند به های ما طلوع می کند . آن که شب بس از دعا با سرود اشتیاق و نغمه امید ،با دلی سبید خواب رفته است ،روز را به شوق دیدنت شروع می کند . ای تو معنی امید و آرزو ،ای برای انتظار عاشقانه آبرو ،عشق های باک در میان خنده ها و گریه های عاشقان بیش عصمت الهی ات خضوع می کند .
ای بهانه ای برای زیستن ،اشتیاق همچو سبزه بهاره هر طرف دمیده است .جمکران جلوه ای از انتظار و شوق ماست ،بهار جاودان ،بهار آفرین ،ما در انتظار مقدم توییم ،امید آخرین.
ای عزیز دل ،بناه شیعیان ،فروغ جاودان ،سایه بلند نام و یاد تو از سر و سرای عاشقان بیقرار کم مباد ،قامت بلند شوق جز بر آستان بر شکوه انتظار خم مباد.