مدرسه علمیه الزهرا(س) بافق
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو





موضوعات




  اردیبهشتی كه با بزرگداشت سعدی آغاز می‌شود   ...

شيخ مصلح الدين سعدي شيرازي بي ترديد بزرگترين شاعري است که بعد از فردوسي آسمان ادب فارسي را با نور خيره کننده اش روشن ساخت و آن روشني با چنان تلألويي همراه بود که هنوز پس از گذشت هفت قرن تمام از تاثير آن کاسته نشده است و اين اثر تا پارسي برجاست همچنان برقرار خواهد ماند.

تاريخ ولادت سعدي به قرينه ي سخن او در گلستان در حدود سال 606 هجري است. وي در آغاز گلستان چنين مي گويد:

« يک شب تأمل ايام گذشته مي کردم و بر عمر تلف کرده تأسف مي خوردم و سنگ سراچه دل را به الماس آب ديده مي سفتم و اين ابيات مناسب حال خود مي گفتم:

در اقصاي عالم بگشتم بسي به سر بردم ايام با هر کسي

تمتع به هر گوشه اي يافتم ز هر خرمني خوشه اي يافتم

چو پاکان شيراز خاکي نهاد نديدم که رحمت بر اين خاک باد

تولاي مردان اين پاک بوم برانگيختم خاطر از شام و روم

دريغ آمدم زان همه بوستان تهيدست رفتن سوي دوستان

به دل گفتم از مصر قند آورند بر دوستان ارمغاني برند

مرا گر تهي بود از قند دست سخن هاي شيرين تر از قند هست

نه قندي که مردم به صورت خورند که ارباب معني به کاغذ برند»

موضوعات: خبر  لینک ثابت





  امام من مولای من   ...

وقتی بغض ناباور درد در حنجره ام زندانی است

وقتی واژه ها در پستوی خاطرات گرد گرفته اند 

وقتی زبانم از تکرار کلام عاجز است

وقتی می توانم با چشمانم سخن بگویم 

به کلام احتیاج نیست. وقتی نگاه من با نگاه تو آشناست

زبان احتیاج نیست . پس چشمانم را به تو می سپارم تا

در وسعت روشن نگاهت

خاطرات سبز جوانی و کودکی ام را مرور کنم

باران تندتند به پنجره ی اتاقم می خورد ؛

و آسمان هرازگاهی با غرشش احساس وجود می کند

و دوباره به دنیا آمدنش را نوید می دهد. ابرها در دوردست متراکم هستند ،

دیگر در آسمان گوی زرین و منور را که هر صبحگاه با پرتوهای ملایمش ،

مرا از بستر بلند می کند ، نمی بینم .

نسیمی که در هوا متراکم شده است بوی بهشتی دارد.

موضوعات: خبر  لینک ثابت





  یاس کبود   ...

نخستین ستاره ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی؛ ستاره ای نیلی به رنگ جراحت آسمان و زخم زمان. ای ام ابیها! ای مهربان ترین مادر، حبیبه ی حق و شفیعه ی حشر! پدر و مادرم فدای پینه ی دست هایت باد. تو محور آسیای ایثاری و اولین علت خلقت. ای مادر رسالت و همتای ولایت! به روزهایی می اندیشیم که پس از واقعه ی عظیم غدیر، همراه با حسنین به خانه های اهل مدینه می رفتی و با بیان وحیانی خویش حجت الهی را بر غافلان، تمام می کردی و بدین سان از آغاز، حمایت از ولایت، سرلوحه ی خصایل آسمانی ات بود.
غبار غم از سیمای زیبای علی می زدودی و بر زخم های فزون از ستاره ی پیکرش که نشان از رزم با باطل داشت، مرهم می نهادی. فتوحات مولا، رهین مهربانی توست. هنوز خطابه های رسایت سراج راه مجاهدان است و بر آفاق تاریخ می تابد. پاره ی تن رسول یار بودی و یگانه یاور یکتا امیر عاشقان. تلألؤ ذوالفقارعلی، وامدار عزم و عزت تو بود. آنگاه که بر بی بصیرتان و دنیا پرستان غضب می کردی، غضبناکی آفریدگار قادر، آشکار می شد. رضای تو رضای حق بود و با خرسندی ات، تمامت اهل عرش و ساکنان قدس، قرین شعف می شدند.
وصله های چادر و بوریای خانه ات، تمنیات و تمایلات خاکیان را به هیچ می انگاشت. صالحان و صدیقین و مقربان ملکوت، آرزومند خدمتگزاری خاندان خدایی ات بودند و بانوان برگزیده ی حق ، رفت و روب آستانه ی خانه ی اهل بیت(ع) را تمنا می کردند و با این وصف، دستان مبارکت که بوسه گاه اشرف رسولان بود، از فزونی تلاش مهرآگینت پینه بسته بود.
همه ی قصرهای جنت و تمام گهرها و آذین های باغ بهشت، ذره ای از غبار خشت خانه ات هستند و هستی، جلوه ی یک سجود سالکانه ی تو. اگر نبودی، افلاک و آفریدگان به وادی حیات نمی رسیدند.
ما «اسیر» عنایت تو هستیم و «مسکین» و محتاج شفاعتت. اینک «یتیم» هجران توییم و سیه پوش نیلوفر ساقه شکسته ی شهود؛ « و یطعمون الطعام علی حبّه مسکینا ً و یتیما ً و اسیرا». ما را نیز به طعام معرفت و محبت، میهمان کن و از زلال زمزم خیر کثیر، بنوشان ای عطیه ی عرش!
سلام بر غمگنانه ترین روایت ولایت! امروز جان علی از تن مفارقت کرد، گرد یتیمی بر رخسار مهسای زینب نشست، موسم تنهایی حسن فرا رسید، حسین از همین لحظه، کربلایی شد و طلیعه ی عاشورا بر صحیفه ی راز، تابید. ای مهدی موعود، ای آخرین حجت یار! تو شاهدی که مادر سادات را شبانه به جانب مزاری ناپیدا مشایعت کردند و پیکر زخمی شقایق باغ ولایت را به آغوش خاک سپردند و علی بی یاور شد. ای قائم آل یاسین، ای شمس بنی هاشم، ای برپا کننده ی قسط ، ای احیاگر عدل علی! ذوالفقار قیام از نیام برآور و روا مدار که چنین، امواج غم بر دریای دل شیعه بیفزایند.
اینک در شعاع آفتاب خرداد، اندوهی سترگ بر شکوفه های قلب شیعه سایه گستر شد. ستاره ی امید نبی بر خاک فتاد و موج دریای دل علی به ساحل فرقت رسید و برترین آشنای عرشیان بر فراز دست سپیداران در سیاهی شب به ضیافت سرخ لقا نایل شد.
مادر، چه غریبانه از دیار عاطفه ها هجرت کرد و در مشایعتش مرغ دل تا فراسوی آسمان کوچید. معتصمین شیطان، تلخی شوکران فراق را در کام یاران سپیده ریختند. واحسرتا! مهتاب نیلی شفاعت به محاق نشست و طوبای رعنای ولایت و آذین صحیفه ی شهادت، پای به معراج نهاد و سایه ی همای عنایتش را از ماسوا برچید.
امروز از سیمای یاس ها و نسترن های بهاری، نکهت غم می خیزد. امروز شقایق های دشت بی قراری، سیاهپوش زهرای آل یاسینند و از سمت آبی دلدادگی، سحاب حزن و توفان حسرت به آسمان احساس سرخ شیعه رسیده و بارش اشک و تراوش زمزم عشق و ریزش آبشار حرمان و رویش غنچه های درد و داغ، منظر بهار غمند و عندلیب عاطفه را به نغمه ی فرقت فرامی خوانند.
یا فاطمه، یا سیدتنا و مولاتنا!
ادرکنا!
امروز صبای سوزدل ها حزین و خرامان به سوی مدینه وزید و عطر یاسمن های اندوه در کوچه های ارادت پیچید. سلام عاشقان بر غریب مدینه. امروز تمام راه های آسمان را به سوی مدینه گشوده اند و راهیان سبز سلوک به تنهایی مزار یار می اندیشند. آنک، در رثای گوهر گمگشته ی علی، ریزش الماس اشک را شاید و تراوش یاقوت آه. آنگاه که شمشاد شیدای ولایت را شبانه به معراج مهر بردند، چشمه ی اشتیاق خشکید و ماه امید، هجرت کرد. چه شباهنگام دلتنگی بود و چه سپیده ی سیاهی! تمام خورشیدهای شعف، یکباره با غروب آشنا شدند. سیمای سپید زهره ی منظومه ی ولایت به سرخی گرایید.
فاطمه، معیار فضایل بود و اسوه ی سرآمدان عصمت و میزان محسنین. در فناکده ی خاک، افول کرد و در بقاسرای عرش، طلوع و تابندگی نمود. هنوز آوای شیوایش در گوش دل ها باقی است که همگان را به پارسایی و پایداری در ولایت علوی می خواند و خود،عامل نخست آن بود. آیین محمد (ص) از استقامت سرخ زهرا آوازه یافت و امت از مرام زیبایش، مجد. فردای شیعه از دیروز شعله ناک آلاله ی شهید نبی، به روشنایی رسید و سوز سینه ی آسمانی اش، اقتدار و صبر حسین و سطوت و صلابت حسن را به ارمغان آورد.
السلام علیک یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله!
ما خاک پای یوسف گمگشته ی توییم و حیات و قیام و حکومت و جان و روح و هستی مان رهین یک نگاه آسمانی اوست. انقلاب اسلامی ما جلوه ی کوچکی از نورعنایت فرزند عزیز توست. تمام شقایق های دشت التهاب برای قطره ای از دریای احسانش در انتظار، می سوزند.
خدایا مباد که نسیان و غفلت ما، موعود عاشقان را دل آزرده سازد، که تمام حیات و نهضت ما برای یک تبسم ملیح اوست. سال هاست که دلتنگ غیبت و نهانی اوییم و نیک می دانیم که وجود جودآگینش حضور محض است و نهانی، از آن ماست.
یا فاطمة الزهرا، یا قرة عین الرسول!
پدر و مادرم فدای خاک قدوم گل گمگشته ات باد. نظر عنایت خویش از ما مگیر. ضعیفانیم و چه کسی به ما نظر کند جز مظهر سطوت رسول یار؟ تهی دستانیم و چه کسی احسان مان کند جز جلوه ی غنای دوست؟
یا وجیهتا ًعند الله، اشفعی لنا عند الله!

موضوعات: خبر  لینک ثابت





  روز احسان و نیکوکاری   ...

14 اسفندماه مصادف با تأسیس کمیته امداد امام خمینی (ره) روز احسان و نیکوکاری نامیده می شود .

در 14 اسفند 1357 هجری شمسی فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل کمیته امداد صادر شد . این نهاد برای ایجاد رفاه و برقراری تسهیلاتی در امر کمک رسانی به محرومان جامعه دایر شد . گفتنی است این نهاد انقلابی اکنون به نام کمیته ی امداد امام خمینی مشغول فعالیت است .

سابقه ی کمیته امداد امام خمینی (ره) به سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران حدوداً سال های 43-1342 باز می گردد که تعدادی از انقلابیون که در زمره ی یاران امام (ره) بودند . مأموریت یافتند که به خانواده های زندانیان ، نیازمند و مبارزین رسیدگی کنند . امدادگری به ویژه در دوران اوج گیری انقلاب در طی سال های 57-56 که اعتصاب و تحصن همه جا را فرا گرفت به منظور حمایت از اعتصاب کنندگان و زندانیان ادامه یافت .

موضوعات: خبر  لینک ثابت





  نقش اخلاق در سيره عملى پيامبر اسلام (ص)   ...

عدى بن حاتم مى‏گويد:«هنگامى كه خواهرم سفانه به اسارت‏سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گريختم، پس از مدتى خواهرم ‏با كمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد اين كه‏گريخته‏ام و او را تنها گذاشتم سرزنش كرد، عذرخواهى كردم، پس‏از چند روزى از او كه بانويى خردمند و هوشيار بود، پرسيدم:«اين مرد (پيامبر اسلام) را چگونه ديدى؟» گفت: «سوگند به ‏خدا او را رادمردى شكوهمند يافتم…

موضوعات: خبر  لینک ثابت





  آغاز امامت آخرین گل زیبای ولایت   ...

براساس روایات امام غایب و آخرین گل امامت که همواره نسیم حضورش در دوران غیبتش احساس می شود، به اذن الهی دوران غیبت را پشت سرمی گذارد و دل های تشنه عدالت و خسته از ظلم و بیداد انسان های زورمدار را با ظهورش سیراب می کند و جای جای این کره خاکی را از عطر حضورش سرمست خواهد کرد.

از آنجا که خلفای عباسی بر اساس سخن رسول الله (ص) و امامان معصوم علیهم السلام، از تولد حضرت مهدی (عج) خبر دار شده بودند، همواره امام حسن عسکری (ع) پدر بزرگوار ایشان را زیر نظر داشتند.

امام صادق (ع) درمورد تولد مهدی موعود (عج) اینگونه می فرماید: محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین و ائمه اولاد حسین، 14نوری هستند که خدای تعالی، 14 هزار سال پیش از خلق جمیع مخلوقات، آنها را خلق کرد. آخر ایشان مهدی قائم (ع) است که بعد از غیبتش، قیام می کند و زمین را از هر گونه جور و ستم پاک می گرداند.

اکنون قرن ها از غیبت دوازدهمین حجت حق حجت ابن الحسن العسکری (عج) می گذرد و جهان تشنه روشنی آفتاب و دل های بی قرار، منتظرند تا آخرین گل زیبای ولایت و امامت سکان هدایت بشریت را در دست گیرد.

امروز مفهوم غیبت به کلمه ای عادی تبدیل شده که منتظران در جمعه هر هفته با خود برای آمدنش زمزمه می کنند و لحظه ها را به شماره نشسته اند.

ای حجت حق از کلام تو رودها به خروش می آیند، از صلابت تو کوه ها سر تعظیم فرود می آورند، از استقامت تو آسمان خاکسار می شود، از عبادت عاشقانه تو حضرت حق به خلقتت افتخار می کند پس بیا و با حضورت این کره خاکی را از هر آنچه زشتی و پلیدی است دور نگه دار تا وعده الهی محقق شده و دنیا سراسر عدالت و زیبایی شود.

ای منتظران، ای دلبستگان خورشید امامت، سختی های زمان، دیری نمی پاید و قائم آل محمد (عج) از راه می رسد و زمین را از قسط و عدل پر می کند.

او حجت پنهان خداوند بر اهل زمین است و نوری را که امام حسین (ع) در دل های آسمانی برافروخت، در سراسر زمین منتشر می سازد.

آن منجی موعود روزی با شمشیر عدالتش زنجیر ستم را از هم خواهد گسست و خورشید عدالتش از پشت ابرهای انتظار طلوع خواهد کرد تا جهان، پر از نور حقیقت شود.

ای عاشقان ظهور اینک در سالروز آغاز امامت امام زمان (عج) به امید آمدنش دعای فرج را با حضور قلب زمزمه کرده و از حضرت حق آمدنش را خالصانه و خاشعانه بخواهید باشد که گوشه ای از دعاها و راز و نیازها این گره بسته را بگشاید و فرج آقایمان میسر شود.

موضوعات: خبر  لینک ثابت





  تجدید پیمان   ...

امروز عسکری به جهان دیده بسته است / قلب جهان و قطب زمان دلشکسته است

آن حجت خدای، ز بیداد معتمد / پیوند زندگانی اش از هم گسسته است

.: شهادت یازدهمین امام شیعیان و نشستن گرد یتیمی

بر چهره ی مولایمان صاحب الزمان، تسلیت باد . . .

موضوعات: خبر  لینک ثابت





  شهادت امام حسن عسکری(ع) تسلیت باد   ...

شیعیان بر سر زنید، شد عزای دیگری / کشته ی زهر جفا شد امام عسکری

از جفای معتمد، پر زخون دل ها شده / در عزای عسکری، سامره غوغا شده

خدایا به حق یازدهمین امام مظلوم شیعیان فرج فرزند غائب غریبش را نزدیک بگردان

موضوعات: خبر  لینک ثابت






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما